معنی خس الحمار در لغت نامه دهخدا

شنگار. شنجار. (منتهی الارب). بقلهالیهودیه و قسمی از آن که دشتی باشد ضُنخُس نام دارد، انقلیا. حمیرا. خالوما. قالقس نوع کبیر شنجار. (یادداشت بخط مؤلف)

معنی خس الحمار در فرهنگ لغت هوشیار

کوک خر گل پیک از گیاهان علف شاش خر گل قاصد

لغت نامه دهخدا

فرهنگ لغت هوشیار

خرزهره، درختچه ای زینتی، بوته مانند و سمّی، با شاخه های باریک، گل های سرخ، سفید یا صورتی و برگ های دراز
زقّوم، جار، خوره، دفلیٰ

(سَمْ مُلْ حِ)

خرزهره. (منتهی الارب) (از آنندراج). رجوع به سم شود

(دَمُلْ حِ)

خون خر. (اختیارات بدیعی)

شنکار از گیاهان

سرخر بی شرم ناخوانده

خرزهره از گیاهان